پارسا جونپارسا جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

روزگار تنهایی پارسا ...

آخه میمیری حرف نزنی؟

1392/5/29 8:23
نویسنده : مامانی
172 بازدید
اشتراک گذاری

مامان و پارسا دارن ميرن خونه ...

مامان توي دلش : امروز رنگ و روش خيلي خوبه ، تپل شده ، روحيه اش هم كه خوبه ، چقد ورجه وروجه ميكنهنیشخند

در خونه باز ميشه خانم صاحب خونه مياد بيرون ، پارسا ميپره تو ، از پله ها ميره بالا

خانم صاحب خونه : واي چرا اينقد تو كوچولو شدي؟ چرا بزرگ  نميشي مامان

چرا بزرگ نميشه ؟ چرا همونطور كوچولو مونده ؟ همش به خاطر ايناست كه ميخوره ( كاكائو در دست پارسا )

و مامان افسردگي ميگيره ...نیشخند

آخه من مگه نظر خواستم از كسي؟نیشخند 

از پله ها میریم بالا

پارسا : مامان اسم این خانمه چیه؟

مامان : خاله

پارسا : خاله بی ریخت؟نیشخند

مامان : حرف زشت نزنعصبانی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

(زهره)مامان فاطمه
29 مرداد 92 8:38
سلام .نوشته هاتون جالبه .ماشااله به پارساگلی عزیزپیش ماهم بیا مامانی
happy
5 شهریور 92 18:45
سلام مامان پارسا جون:
من با وبلاگ رویان در ارتباط بودم ک متاسفانه از بهمن ماه ب بعد دیگه ازشون خبری ندارم شما میدونید چی شده؟؟
اتفاق خاصی پیش اومده؟؟؟
لطفا هرچی زودتر جواب بدید..
ممنونم

منظورت همون رايان هست ديگه؟
خوبن ، خوب خوب

مامان پوريا پهلووون كوچولو
7 شهریور 92 0:30
واقعا چرا بعضي ها اينقدر ...؟؟؟؟؟
هستی خانوم
20 شهریور 92 15:32
سلام امروز هستی عمه به دنیا میاد پس تشریف بیارید به جشن ما و نظربدید ممنون
نازی
23 شهریور 92 11:55
بیا اینجا به دردت میخوره تو گوگل بزن "کپی پیست کن" بعد بیا کپی پیست کن