پارسا جونپارسا جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

روزگار تنهایی پارسا ...

بهانه گیری های پارسا

1391/2/31 13:04
نویسنده : مامانی
144 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی باز چشمت زدم ،رفتیم شهرستان اومدیم ، مهمون اومد خونه مون ، مهمونی رفتیم ، همه جا تو گل بودی آروم بودی ، خوشحال بودی ، مهربون بودی ، منم هی گفتم ببینید چقد مهربونه ببینید چقد آرومه ، ولی چند روزه نق نق هات خیلی زیاد شده ، بدغذا هم شدی ، نمیدونم دیگه

امروز بابا رفته اهواز ماموریت ، شاید رفتیم باهم پارک ، حالا ببینیم چی میشه ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان یگانه
31 اردیبهشت 91 13:25
میگم تو که رفتی شهرستان هیچ کی سراغ نداشتی که وام کلان گرفته باشه ؟؟؟؟؟اگه سراغ داری خبرم کن که باهاش دوست شم


اولا کو؟کجاس؟هنوز که به دستم نرسیده، بعدم اوه ه ه ه ، خیلی کلانه ، میخوام برم با وام کلانم یه خونه 100 متری تو ستارخان بخرم بقیه اش هم یه بی ام وه بگیرم بعد میام شهرستان دنبالت یه سر بریم ... اسمشو یادم رفت همون آبشاره نزدیک خونه تون
سوما ، شما مایه دارا که درد دل ما رو نمیفهمید...