پارسا جونپارسا جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

روزگار تنهایی پارسا ...

اندر احوالات این روزا ...

1392/12/6 23:20
نویسنده : مامانی
226 بازدید
اشتراک گذاری

مامان و بابا و پارسا در حال صحبت ...

مارمولکاااا چی می خورن ؟

بابا : پشه

مامان : حشرات

پارسا : آره وقتی مارمولکااا پشرات و می خورن .........

نیشخندنیشخند پشه و حشرات قاطی شد و شد پشرات ...

--------------------------------------------------

یه روز دیگه باز در حال صحبت ...

بابا : ...... آره دیگه تو بزرگ شدی ، خیلی بزرگ شدی ، دیگه بزرگتر نمیشی .....

پارسا : ناراحتناراحت نه من هنوز بزرگ نشدم ، من هنوز یه مرت ( متر ) بیشتر نیستم

نیشخندنیشخند

------------------------------------------------

یه روز دیگه بابا درحال قصه گفتن ..

یه پسره بود خیلی باهوش بود اسمش .... اوممممم ..... اسمششششش ...

پارسا : کیارش بود

بابا : آره کیارش بود ، این پسره خیلی باهوش بود ، یه روز دشمنا حمله میکنن به شهرشون ، کیارش که خیلی باهوش بود دورتادور شهر خندق کند که دشمنااااا نتونند بیان توی شهرشون ....

پارسا : بابا من از کیارش باهوش ترم ، می دونی من چیکار میکنم؟ به دشمنا می گم اون ور و نگاه کنید وقتی همه اون ور و نگاه می کردند می رفتم منجنیق شون و می دزدیدم ....

خندهخنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)