مامان من یه چیزی فهمیدم
پارسا: مامان من یه چیزی فهمیدم ، مرغ ها و خروس ها از اردک ها می ترسن
مامان: از کجا فهمیدی؟
پارسا: رفته بودیم خونه مامان جون اینا دیدم ، وقتی اردکا اومدن مرغ و خروسا ترسیدن فرار کردن
--------------------
مامان و پارسا رفتن بستنی طالبی خریدن
پارسا : مامان اون چی بود ؟ توپ بودددددد ، توش یه چیزی بوددددددددد ؟
مامان : ؟؟؟؟؟
پارسا : توپ بودددددد ، توش یه چیزی بوددددددد
مامان : آهان ، طالبی؟
پارسا : آره ، این بستنی طالبیه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی