پارسا جونپارسا جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

روزگار تنهایی پارسا ...

تنهایی پارسا

1390/10/25 11:42
نویسنده : مامانی
271 بازدید
اشتراک گذاری

٥ سال پیش وقتی به تهران اومدم فکر نمی کردم وقتی پارسا به دنیا بیاد اینقد تنها باشه ، خیلی سعی کردم تو در و همسایه یکی رو پیدا کنم تا از تنهایی در بیاد ولی تا حالا که فایده ای نداشته ، حالا ببینیم چی میشه ، شاید حق داشتم در مورد تنهایی خودم تصمیم بگیرم چون من تنهایی و دوست داشتم ولی در مورد او ... ، نمی دونم ، شاید اون هم تنهایی رو دوست داره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان شراره
19 دی 90 21:06
سلام.بمیرم برا پارسا کوچولو که تنهاست. خوب ببرش پارک.ببرش بیرون.تواین دوره زمونه که همسایه ها از حال همسایه بغل دستیشون خبر ندارن که. درضمن خیلی هم نازه ماشالله.خدا حفظش کنه
مامان پارسا
20 دی 90 21:35
ممنون عزیزم لطف داری خیلی خوشحال شدم پیغامتو دیدم چشم سعی میکنم بیشتر ببرمش بیرون
مامان هامان
22 دی 90 21:54
سلام عزیزم منم همین مشکل رو دارم خیلی غصه می خورم ولی جدیدا اونوهفته ای یکبار کلاس میبرم تا اونجا با بچه ها آشنا بشه اگه خانه دار هستی این راهکار خوبیه موفق باشی عزیزم
مامان پارسا
23 دی 90 12:22
سلام شدیدا از پیشنهادت اسقبال میکنم ولی کجا می تونم ببرمش؟ کلاس مخصوص بچه های این سن مگه داریم؟ میشه راهنمایی کنی؟
مامان محمدرضا
16 بهمن 90 13:22
سلام حالتون چطوره ، روی اولین پست براتون پیغام می زارم که بدونی از اولین پست شروع کردم به خوندن. ماشالله چه پسر نازی داری ولی لاغرش کردی ها؟؟؟ یه چیزی بگم دلم هری ریخت چرا تنها ؟ دوست داشتی بهم بگو ، ولی اجازه می دی حرفای مامانگونه بگم، حرفایی که به خودم و خودت و خودمون می گم، هنرمندانه زندگی کردن تو همین جاها مشخص می شه. شما رو ندیدم ولی یه ارتباط حسی باهاتون برقرار کردم و دوستتون دارم . بهترینهارو براتون آرزو می کنم و مطمئنم ....